اینم سری دوم دو بیتی های با حال
ÿ به قربون قد و بالای قاقت
مرا کی میبری ور سیل باغت
مرا وقتی ببر که گل بچینم
زنم چه چه بگردم دور باغت
ÿ سرم در ملک فیروزه خدایا
دلم ور یار میسوزه خدایا
ازون ترسم که در غربت بمیرم
کفن ور من که میدوزه خدایا
ÿ غریبی رفتم و از تو گذشتم
دو چشم سیل میبارد بستم
ولی که صبح وشو یاد تو میکرد
خدا صبری به دل دادم نشستم
ÿ بلند بالا ندیدم کامی از تو
کشیدم سال و مه بدنامی از تو
کشیدم سال و مه پایت نشستم
ندیدم بی وفا پیغامی از تو
ÿ سیه چشمی که درخلار
دیدم
سیه چشمی که خواهون دلم شد
بکنج خونه نجار دیدم
ÿ سر کوی بلند من باشم و تو
بلور و بارفتن من باشم و تو
در اون وقتی که سدرم را بریزن
میون کفنم من باشم و تو
ÿ الا دختر نمیشناسی خدا را
چرا گم کرده راه وفا را
سگی را بسته دالون خونه
نمی شناسه غریب و آشنا را
ÿ دوتا کفتر بدیم در طاق دالون
خوراکم دانه بید و آب بارون
الهی خیر نبیینند نور دارون
گرفتند جفت من را در بیابون
با نظراتتون ما را خوشحال کنید
برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:
شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:
بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .